آخرین خبرها از محمد ثنائی: Blue Mountain

Monday, August 07, 2006

Blue Mountain

مسافرت دوروزه به کنار دریا ساعت 11 شب روز جمعه مریم ,من و بهاره را از خانه برداشت بعد چون خیلی گشنمان بود به رستوران رز نیویوک رفتیم و جاتون خالی یک ساندویچ مغز خوردیم راستش رستوانش مثل خیابان انقلاب بود ولی غدا عالی ,بعد به سمت اکویل راه افتادیم ویک خواب حسابی کردیم قرار بود ساعت 8 از خواب بلند بشویم وساعت 9 راه بیوفتیم ولی مثل همیشمه که دیر میشه ساعت 10 بلاخره در جاده بودیم البته جعفر خان به من گفته بود اگر زود را نیوفتیم به ترافیک می خوریم والبته همین طور هم شود وراه 1:30 را 3:00 ساعت در راه بودیم بعد از این که به هتل رسیدیم وبارها را گذاشتیم به سرعت به ساحل رفتیم وجاتون خالی به یک آرامش حسابی رسیدیم خلاصه آن روز یعنی روز اول تا شود آب جو خودیم چون خیلی گرم بود اولش یکی با احتیاط می خودیم چون آبجو یا هر الکولی در کنار ساحل ممنوع بود ولی بعد از آنجایی که ما ایرانی هستیم وراهش را یک جوری پیدا می کنیم موفق به نوشیدن شودیم . ساعت 6 بود که به هتل برگشتم تا یک دوشی بگیریم و منتظر مریم بشیم و مریم دختر بسیار فعالی است به همین خاطر تا آخرین ساعت سر کار بود(راست می گم) . بعد از آماده شدن با یک میز پر از مواد خوراکی خوشمزه که فریماه جون ترتیب داده بود شاتی زدیم. آن شب در بیرون از هتل که از بالکن ما هم معلوم بود برنامه موزیت بود که به صورت زنده تماشا کردیم در آخر شب بعد از یک رقص ویک قطار باری خوب(البته ساکنین قطار ما را متوقف کردین)به پایان رسید . اما فردا صبح بازساعت 10 به کنار دریا رفتیم از آفتاب و آرامش لذت بردیم حدود ساعت 2 بود فکر می کنم که آقا موسی وخانومشون از تورنتو پیش ما آمدن از دوستان جعفرخان و فریماه جون بودن خلاصه آبجویی زدیم چون به هر حال خیلی هوا گرم بود واز طرفی می چسبید (خیلی آرام و یواشکی) بعد برای این که از استخر هتل استفاده کنیم به هتل رفتیم . متاسفانه شلوغ بود ودوباره همه به دریا رفتن و من جعفر خان برای گرفتن دوش واستراحت به هتل رفتیم بعد از 4 ساعت بقیه به هتل برگشتن در این فاصله من به همراه جعفرخان بعد از دوش گرفتن به پایین هتل رفتیم و مشغول تماشای موزیک زنده شودیم ساعت 9 شب بود که در بالکن کمی نوشیدیم(؟) وبعد دوباره با تمام آقایون و خانومها به بیرون رفتیم قرار بود من وبهاره و مریم برای رقص به وسط برویم در همانجایی که موزیک می زدند ولی خوب هم موزیک با به میل بهاره و مریم نبود وهم این که فکر می کنم چنتا پیک بچه ها از من عقب بودن خلاصه روز خوبی بود . در آخر شب بعد از این که دوستان جعفرخان رفتن من بهاره مریم برای خورن یک چیز کوچولو به یک بار پاییین هتل رفتیم و حدود ساعت 12:30 هم به هتل رفتیم فردا صبح بعد از این که اطاق را تحویل دادیم به استخر هتل رفتیم وتا ساعت 3 در کنار استخر بودیم گاهی من وجعفر خان رای گرفتن انرژی به ماشین می رفتیم وبر می گشتیم در آخر سر اره به واسگا بیچ که یکی از ساحلهای معروف ایجا بود سری زدیم و بعد از 1:30 رانندگی به خانه رسیدیم .جای همه خالی بالاخره زمستان سخت وسرد در راه است باید تا می شه از آفتاب استفاده کرد حالا برایتان چنتا عکس می فرستم ببینید تا بعد با اولین مسافر فیلمش را براتون بفرستم در ضمن از جعفرخان هم ممنونیم که یک مسافرت خوبی با هم داشتیم به امید این که هر چه زودتر همه باهم با خانواده ثنایی به یک مسافرت خوب برویم این طور نیست.Blue Mountain

0 Comments:

Post a Comment

<< Home