پنجمین سالگرد ازدواج
مثل هر سال من بهاره برای این که این روز قشنگ را از یاد نبریم یک برنامه برای خودمان داریم امسال چون از همه شما دور بودیم خوب خیلی کوچکتر برگزارش کردیم وتنها مهمانمان روزبه بود خوب از صبح که بهاره فیلم عروسیمان را به دفعات بخش کرد ودر همین حال هم به کارهایمان رسیدیم من که ریشهایم را زدم بهاره هم به آریشگاه رفت تا این که حدود ساعت 7 عصری یک چنتای عکس گرفتیم وراهی رستوران شدیم رستورانی که انتخاب کرده بودیم اتالیایی بود وبا پنیر و قورباقه سرخ شده غدا را شروع کردیم والبته یک شراب شیراز هم گرفتیم وبعد هم غدا شب خوبی بود ولی این داش روزبه ما را کلی خجالت داد وحساب آن شب را پرداخت در آخر شب هم شامپاینی زدیم ویک کادویی هم بین عروس وداماد که من باشم رد و بدل شود در آخر نامه شوخی امیدوارم که سال بد درشن خوبی بگیرم